✍🏻شرح بیتی ازبیدل دهلوی
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
شاعران بزرگ، در سروده های خویش،
زمینه چندگانه خوانی را ایجاد می کنند
و با این کار پای صنایع بدیعی و دانش معانی و بیان را در تفسیر، باز می کنند که این خود مانایی شعر را در پی دارد.
بیت بیدل
با این رَم فرصت که نگه بستن چشم است/
شرم آینهدارست، شرارت چه نماید؟!
شرح بیت:
1. معنای یکم (بالکنایه) :
در این فرصت کم،برای دیدار معشوق، باید چون شرار از خویش قطع نظر کنی و در خویشتن بسوزی. اکنون در این مجال زحمتی بر خود مده که:
نگشودهمژگان چون شرر از خویشکن قطع نظر/
زین یک دو دَم، زحمتکشِ انجام و آغازی چرا؟! (صائب)
2. معنای دوم:
با این رمندگی زمان که مثل شتابند گیِ بستنِ چشم است، دیگر فرصتی برای دیدن رُخ معشوق نمی ماند.
از سویی شرمِ عاشق، مثل انسانی تصور شده
که پشت آینه مانده و آینهدارِ زیبایی معشوق شده و توان دیدن نیز ندارد.
پس دیگر شرارت و فتنه انگیزی کردن برای دیدن محبوب، بی معنی است.
3. معنای سوم :
در زمانه ای که فرصت دیدار چهره ی جانان را نداریم، چه نیازی به شرارت و فتنه انگیزی است. باید شرمگین شد و آینه داری کرد تا معشوق، زیبایی خود را در آینه ببیند که ما شایستگی دیدن او را نداریم.
دیدن روی تو را دیده ی جان بین باید /
وین کجا مرتبه ی چشم جهان بین من است(حافظ)
4. معنای چهارم :
در فرصت کمی که مثل یک چشم برهم زدن است.
شرم نیز چشم را بسته نگاه می دارد و آینه داری می کند.
(شرم آیینه گرفته پیش چشمت). آری شرم از نگاه کردن معشوق، آنقدر عاشق را می سوزاند که شرار آتش هم به چشمش نیاید.
✍🏻معانی کلمات و عبارات
رَم فرصت:
شتابندگی زمان
بستن چشم:
1.نديدن 2.و یا ؛ باز وبستن چشم ( طرفه العین) که هر دو محروم شدن از نگاه را می رساند.
شرم و آینهداری:
آینه داران در خدمت محبوب انجام وظیفه می کردند. حال اگر شرم و چشم پوشی آینه داری کند. چنین می شود که اینجا نه تنها فرصت اندک است بلکه چشم را نیز باید بست.
شرارت:
1. شرار و سوز دل 2. شرار و برقی که پاینده نیست 3. شرارت و فتنه انگیزی
دانشِ گوینده نسبی است. شاید معانی دیگری متصور باشد.