بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
شرح بیت
کلید رزق تورا، سین جست و جو دارد/
چو آسیا پی تحصیل رزق گردان باش /
به نظر می رسد که صائب تبریزی، از این بیت، جنبش و حرکت برای بدست آوردن روزی مطلوب را خواستار است.
پیش از شرح مختصر، چند واژه، واکاوی می شود.
کلید واژگان
معانی واژه «سین»
١. سیدو سادات، رسول خدا (ص) که نماد یاسین است.
٢. آهوی کوچک
٣. « س» اشاره به دانش سیمیا(انتقال روح به بدن دیگری، تسخیر جن، علم حروف)
۴. سين، چين است که مُعّرب(عربی شده) آن صين باشد
۵. در بابل سين را رب النوع(خدایگان) ماه ميدانستند. نکته: در معانی سین، به گونه ای حرکت انسانی، جنبش حیوانی، انتقال، گردش و… نهفته که با جست و جو و آسیا، تناسب دارد.(توضیح در فایل صوتی)
✅ اما معنای مورد نظر پژوهنده = ۶. معنای شکلی و نمادین از «سین» که در علم بدیع به آن «حرف گرایی» می گویند.
شکل سینِ دندانه دار، شباهت به دندانه های کلید دارد.
واژه «دارد»
معنای فعل «دارد» نیز، نیاز به واکاوی دارد چراکه مرتبط با بن واژه «داشتن»،بن ماضی «داشت» و بن مضارع «دار» است و نیز چندین معنا برای «دارد/ داشتن»، متصور است. مثل:
۱. نگاه داشتن.
۲. به شمار آوردن، گرفتن.
۳. دارا بودن.
۴. پنداشتن.
5. طول کشیدن.
۶. مشغول بودن.
۷. وادار کردن/ واداشتن و….
چکیده
کلید رزق تورا، سین جست و جو دارد/
چو آسیا پی تحصیل رزق گردان باش /
«سینِ جست و جو»، که به گونه ای اضافه تشبیهی است. جست و جو(مشبه) مانند سین(مشبهٌ به) است که حکم دندانه های کلید را دارد که برای گشودن در دهانه قفل، به گردش و جستجو می پردازد.
یا کلید رزق تو را «سین جست و جو» نیز داراست. براین اساس، جستن و حرکت، کلید واژه فتح باب رزق است. «سین جست و جو»، دندانه های کلید رزق را برای تحصیل روزی داراست که باید در دهانه قفل گردان و جویان باشد. همچون آسياب که برای بدست آوردن رزق جویان و گردان است.
✍️ پژوهش: دکتر ایلیا(حسین محمدی مبارز)
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
«کامل شعر»
ز خارزار تعلق ، کشیده دامان باش
به هر چه می کشدت دل،ازان گریزان باش
قد نهال خم از بار منت ثمرست
ثمر قبول مکن سرو این گلستان باش
درین دو هفته که چون گل درین گلستانی
گشاده روی تر از راز می پرستان باش
تمیز نیک و بد روزگار کار تونیست
چو چشم آینه در خوب و زشت حیران باش
ز گریه شمع به پروانه نجات رسید
تونیز در دل شب همچو شمع گریان باش
ز بخت شور مکن روی تلخ چون دریا
گشاده روی تر از زخم با نمکدان باش
کدام جامه به از پرده پوشی خلق است ؟
بپوش چشم خود از عیب خلق وعریان باش
درون خامه هر گدا شهنشاهی است
قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
کلید رزق ترا، سین جستجو دارد
چو آسیا پی تحصیل رزق گردان باش
خودی به وادی حیرت فکنده است ترا
برون خرام ز خود خضر این بیابان باش
هوای نفس تراساخته است مرکب دیو
به زیر پای درآور هوا،سلیمان باش
ز بلبلان خوش الحان این چمن صائب
مرید زمزمه حافظ خوش الحان باش