تکخانه ها(تک بیت ها)
زمانی که کــــِــــــــنارم می نشینی
خیالم چون زمین صاف تخت است
💚
با نگاهی به سر و رویت تداعی شد به ذهن
روی تو: ماهست و مویت: نیمه ی پنهان ماه.
💚
از دوتا استاد باید دانش آموزی کنی
اولی: آموزگار ودومی هم روزگار
💚
فتح کــــــــــــــردم همهْ دلها را اما فتحِ
ملک اندام تو در جرئت این کافر نیست
💚
تندیسی از لبخند و اخم و و وحشت و امّید
همچون مونالیزا تو هم اعجوبه ای ای عشق
💚
باید که داوینچی به لبخند ژکوند خود
عکس تو را جای مونالیزاش می آورد
💚
بیا که بی تو چو پیکان قراضه ای هستم
و بی وجود تو از یک قراضــــــه هم کمتر
💚
دلم گرفته شبیه زنی که فرزندش
زمان جنگ فرستاده شد به سربازی
💚
شبیه خودروی افتاده در ته دره
شکسته چارستونم ،بریده فرمانم
💚
من چرا شاعر و عاشق نشوم وقتی که:
سی و دو حرف الفبا همه مجنون تواند
💚
در پیِ ترجمه ی آیه ی قرآن هستند
مفتی و شیخ به نفع خود ،در هرمنوتیک
💚
این فاحشه ی روسپی و هرزه ی دنیا
بس عشق که چون رستم وتهمینه به هم زد.
💚
بین من و مجنون تفاوت در جهانگردیست
مجنون, بیابانگرد بود و من خیابانگرد
💚
از میان دوستیها این دو تا را بیخیال:
دوستی با مرد زن دار و زنان مرد دار.
💚
من به نانِ جو سحرکردم شب خود را ولی
تو شب خود را صفا کردی به عشق آبِ جو
💚
من ازآن روزکه پشتم به تو قرص ست ای عشق
پشت کردم به همهْ،قـــرص روان گــــردانها
💚
من وتو فرق مان این بود ای دوست
تومَن مَن کردی و من نیزمِن مِن
💚
ماکه هرگز نتوانیم حسینی بشویم
پس بیایید بکوشیم یزیدی نشویم
💚
قرن اضمحلال احساس و افول عاشقی
دوره ی قانقاریای عاطفی،دوران ماست
💚
مدرک جرم ،اگر بود زمین خوردنِ خلق
من زمین خوارترین آدم دنیا بودم.
💚
زودتر عشق خودت را تو بگو با معشوق
تا نباشی نفر سوم هر رابطه ای
💚
لا اِلٰهَ لا اِلٰهَ لا اِلٰهَ لا اِلٰهْ
وِردِ مادر لا الهَ بود لالایی نبود
💚
از طفولیت ،عبودیت طنین خواب ماست
لا الٰهَ بود لالاییِّ مادرهای ما
*****
چشمان تو تمثیل چراغ جادوست
رو کم کنی چشم قشنگ آهوست
شاعر مصطفی مدرس پور – شیراز/ فسا
سلام
ممنون از عزیزان در ادبخانه مباهله که ما را با شاعران معاصر و هم دوره خودمان آشنا میکنند.
دستمریزاد💖✨🌷💓