ضرب المثل22
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم
آشی برایت بپزم که
یک وجب روغن رویش باشد!
در کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه نوشته شده:
ناصرالدین شاه سالی یک بار (آن هم روز اربعین) آش نذری میپخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد
در حیاط قصر ملوکانه اغلب، رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آشِ شله قلمکار، هر یک کاری انجام می دادند.
…بعضی سبزی پاک می کردند،
بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند،
عدهای دیگهای بزرگ را روی اجاق می گذاشتند
و خلاصه هر کس برای تملُّق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود
خودِ اعلی حضرت هم بالای ایوان مینشست و قلیان می کشید و از آن بالا نظارهگر کارها بود.
👨🍳سرآشپزباشیِ ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد.
به دستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و ایشان میبایست کاسه خالی آش را از اشرفی(سکه) پر کند و به دربار پس بفرستد
کسانی را که خیلی میخواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری میریختند.
پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه یک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد، حسابی بدبخت می شد.
به همین دلیل در طول سال،اگرآشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد؛ به او می گفت:
بسیار خوب! به تو حالی خواهم کرد دنیا دست کیست⁉
🍲آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.https://adabkhane.com/
معنای کنایی
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد که کنایه است از اینکه برایت نقشه شومی کشیده ام و حالت را می گیرم.