شاخ و شانه کشیدن- ضرب المثل36

ضرب المثل36

بسم الله الرحمن الرحیم

هست کلید درِ گنجِ حکیم

شاخ و شانه کشیدن

در گذشته، راه و رسم گدایی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود که فی المثل باند و جمعیت و  تشکیلات داشته باشند . آری گدایان برای رفع گرسنگی و گرفتن درهم و دینار تنها چند شیوه داشتند که یکی از آنها این بود که شاخ و شانه می کشیدند.

شاخ و شانه در حقیقت این بود :

بینوایان از شاخ نوک تیز و شانه استخوان گوسفند بهره می گرفتند. آنها شاخ را در دست راست وشانه را در دست چپ می گرفتند و بر در خانه و جلوی دکان می رفتند و در خواست کمک می کردند

چنانچه صاحب خانه و دکاندار از یاری رساندن دوری می کرد، گدای سمج آن شاخ را به نوعی روی شانه یعنی  استخوان گوسفند می کشید که صدای چندش آوری از آن بر می خاست

و شنونده را به ستوه آورده، مجبور می کرد چیزی به گدا بدهد و او را از سر خود باز کند و در این رهگذر گاه نیز با صاحب خانه یا دکان درگیر می شدند.

معنای کنایی

بعدها این کار گدایان، تهدید محسوب می شد واین سخن ( شاخ و شانه کشیدن) نیز کنایه از ترساندن دیگران معنا گرفت.

https://adabkhane.com/✳شاخ و شانه کشیدن کنایه از تهدید است که کسی برای انتقام یا ترساندن طرف مقابل انجام می دهد .

ایجاد کننده پست 170

One thought on “شاخ و شانه کشیدن- ضرب المثل36

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related Posts

کلمه مورد نظر را تایپ کنید و کلید اینتر را بفشارید در غیر اینصورت با دکمه Esc خارج شوید.

بازگشت به بالا