هخامنش و سلسله هخامنشیان

هخامنش و سلسله هخامنشیان

هخامنش و سلسله هخامنشیان

«هخامنش»:به معنی دارنده اندیشه راست  و درست،خوش منش.

سلسله هخامنشیان از هخامش تا داریوش سوم، ۷۰۵ تا 330 پ.م حکومت کرده اند. اما میراث هخامنشیان که تا امروز باقی مانده:

1. تأسیس نخستین امپراتوری چندفرهنگی و چندملیتی جهان 2.  پایه‌گذاری ایده‌های اولیه حقوق بشر. 3. ایجاد سیستم اداری پیشرفته که الگویی برای امپراتوری‌های بعدی شد

4. توسعه هنر و معماری 5. ایجاد راه‌های ارتباطی وسیع مانند راه شاهی  6. نظام مالی و اداره کارآمد ساتراپی‌ها(استانداری ها) و 7. برای تسهیل مبادلات تجاری مقیاس وزن و واحد پول را وضع کردند.

هگل در فلسفه تاریخ خود از ایران دوره هخامنشی، در حکم آغاز تاریخ جهان یاد کرده .

ایرانیان نخستین ملتی هستند که واژه قانون را که در فارسی باستان به آن داته می گفتند و واژه دیتا در انگلیسی و داد در فارسی از آن گرفته شده، به طوری که افلاطون در رساله هفتم خود از داریوش به عنوان پادشاه قانونگذار یاد کرده است.

دوره اول پارسی ها

پادشاهان، شاهان، شاهزادگان و شاهدخت های هخامنشی

 شاه هَخامَنِش(شاه پارس۷۰۵–۶۷۵ پ.م):«هخامنش»:دارنده اندیشه راست  و درست،خوش منش.  در پارسی باستان : haxā : «دوست» و manah : «قدرت فکر کردن». درحقیقت هخامَنِش: یعنی دوست او، اندیشه، است.

از دیدگاه ایرانیان، قدرت شاه، فکر اوست. نویسنده رومی قرن سوم میلادی، آلیان( کلودیوس الیانوس یا آلیان (Claudius Aelianus) تقریباً از ۱۷۵ تا حدود ۲۳۵ میلادی) می‌گوید هخامنش توسط یک عقاب پرورش یافته است.

نیز آورده اند که هخامنش و هرکول هر دو پسران پرسئوس، پسر زئوس(پادشاه خدایان، دارای نشانه عقاب) بودند.

دودمان هخامنشی خود را به نام هخامنش (Haxâmaneš) می‌خواندند. سلسله هخامنشی به دو شاخه پارسی  و اَنزانی/ انشانی، تقسیم می شوند.

هخامنش: نیای اسطوره‌ای و بنیانگذار خاندان

برخی منابع تاریخی اشاره می‌کنند که هخامنش ممکن است فرمانروای پارسوماش، یک ایالت تابع شاهنشاهی ماد بوده باشد و در سال ۶۸۱ پیش از میلاد علیه امپراتوری آشوری نو لشکرکشی کرده باشد.

  شاه«چیش پش ČIŠPIŠ» یا «کیش‌پش» (شاه پارس  ۶۷۵–۶۴۰ پ.م): فرزند و جانشین هخامنش، شاه سرزمین پارس بود. چیش‌پیش، بر پارسه و انشان چیره شد. او دارای دو فرزند بود که پس از او هر دو به فرمان‌روایی رسیدند.

یکی از این فرزندان آریارمنه و دیگری کورش یکم بود. آریارمنه به فرمان‌روایی پارسوماش و کورش یکم، شاهِ انشان شد.

  شاهزادگان:«آریارمنه»، فرزند دوم چیش‌پیش بوده که در جایگاه شاهزاده است و فرزندش «ارشام/ارسام» و نوه اش «ویشتاسب» نیز در جایگاه شاهزادگی از شاخه پارسی باقی می مانند.

امّا «ویشتاسپ» پدر داریوش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی است.

شاه کوروش یکم ( شاه پارس ۶۴۰–۶۰۰ پ.م): فرزند یکم چیش‌پیش دارای دو فرزند (اَروکو و کمبوجیه یکم) بود. اَروکو،بزرگ‌ترین پسر کوروش یکم، شاه پارسوماش، می شود.

امّا پس از پیروزی قاطع آشوری‌ها بر ایلام در سال ۶۴۳پیش از میلاد،کوروش یکم برای اظهار اطاعت خود نسبت به آشور بانی پال، «اروکو» را به عنوان گروگان به نینوا فرستاد. به احتمال زیاد، وی در همان آشور درگذشته است.

شاه کمبوجیه یکم (شاه پارس ۶۰۰ –۵۵۹ پ.م): فرزند و جانشین کوروش یکم، شاه انشان و پدر کوروش بزرگ، بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی بود.

* شاهنشاه یکم

کوروش بزرگ، بنیانگذار امپراتوری جهان و شاهنشاه ایران(۵۵۹– ۲۸/۵۳۰ پ.م)  نام های دیگر:

کوروش دوم / کوروش کبیر از شاخه اَنزانی/ انشانی، ، همسرش، کاساندان یا کاسادان، فرزندان وی:

کمبوجیه دوم، بردیا، روشنک ، آرتیستون یا آرتیستونه بودند.

کوروش در سال پانصد و پنجاه و نه پیش از میلاد، مادها و پارسیان را متحد کرد و نخستین امپراتوری جهانی را پایه گذاشت.

کوروش بزرگ سپس به فتوحات گسترده‌ای دست زد:

فتح لیدیه در سال ۵۴۶ پیش از میلاد. فتح بابل در سال ۵۳۸ پیش از میلاد  – صدور منشور حقوق بشر که نخستین سند شناخته‌شده در این زمینه است و بزرگ ترین نماد روحیه بردباری ایرانیان در زمان باستان، همین منشور و استوانه کوروش است که در کاوش های بابل به دست آمد.

کمبوجیه دوم، فاتح مصر، دومین پادشاه هخامنشی از شاخه اَنزانی/ انشانی، و آغازکنندهٔ دودمان بیست و هفتم مصر بود که از ۵۳۰ تا ۵۲۲ پ.م حکمرانی کرد.

* شاهنشاه دوم

شاهزاده بردیا یا اسمردیس( درگذشتهٔ ۵۲۱ پیش از میلاد): برادر کوچک‌تر کمبوجیه دوم بود.

پس از مرگ کمبوجیه، شخصی به نام گئومات مغ، به دروغ خود را بردیا معرفی کرده و بر تخت پادشاهی می‌نشیند

و به همین دلیل داریوش علیه آن کودتا می‌کند. به روایت هرودوت و داریوش بزرگ، بردیا، برادر تنی کمبوجیه بوده. اکثر منابع تاریخی شباهت بی‌نظیر بردیا با گئومات مغ را تأیید می‌کنند. از بردیا تنها یک دختر به نام پارمیس به جا ماند.

شاهدخت پارمیس/پرمیس یا پارمیدا (قرن پنج پیش از میلاد)، دختر بردیا پسر کوروش بزرگ و کاساندان بود.

داریوش بعد از برکناری بردیای دروغین با دختر کوروش بزرگ (آتوسا) سپس با دختر بردیا، پارمیس ازدواج کرد که از پارمیس صاحب پسری به نام آریامرد شد.

معنای واژه پارمیس، بهشت کوچک،خدای کوچک، دلیل زندگی، بانوی پرمهر و دانش، دختر باران، عروس باران، الهه ناز ، تکه ای از ماه و دختری از بهشت است.

شاهدخت آتوسا یا هُتوسا (- حدود ۵۵۰ پ‌م – ۴۸۵ پ. م): دختر کوروش بزرگ، همسر پادشاه هخامنشی داریوش بزرگ و مادر خشایارشا بود. آتوسا تاثیرگذارترین همسر داریوش بزرگ بوده و خصلت‌هایی نظیر قدرت‌طلبی، درایت و اقتدار داشته است.

شاهدخت روشنک، در یونانی «رُکسانا»؛ روشنک در معانی: دلیر، سپیده دم ، مشعلدار، روشنایی پیش از طلوع، سیاره زهره ،«گل آفتابگردان» بوده است.

شاهدخت آرتیستون یا آرتیستونه (سومین دختر کوروش بزرگ و کاساندان بود) در پارسی باستان:

«ستون اَرته» به معنای راستی و درستی آمده است. در الواح تخت جمشید نشان می‌دهند که او مالک چندین کاخ در نقاط مختلفی در سراسر پارس بوده که ضیافت‌های باشکوهی را گاه همراه با پسرش آرشام، ترتیب می‌داده و می گویند:

آرتیستون درکنار ملکه آتوسا، سوگلی (همسر محبوب) داریوش بوده است.

* شاهنشاه سوم

داریوش یکم (پارسی باستان: دارَیَوَهوش) مشهور به داریوش بزرگ، شاهنشاه هخامنشی در فاصلهٔ سال‌های ۵۲۲ تا هنگام مرگش در ۴۸۶ پیش از میلاد بود که امپراتوری را سازماندهی کرد.

او فرزند ویشتاسپ و داماد کوروش بزرگ (از طریق ازدواج با دخترش آتوسا) از شاخه پارسی  بود. در دوران فرمانروایی او، شاهنشاهی هخامنشی در بزرگ‌ترین گسترهٔ خود بود.

اوج قدرت

امپراتوری هخامنشی در اوج خود (در زمان داریوش بزرگ) از رود سند در شرق تا دریای مدیترانه در غرب و از قفقاز تا خلیج فارس و شمال آفریقا را در بر می‌گرفت . این امپراتوری اولین امپراتوری تاریخ جهان نام گرفته است .

 * شاهنشاه چهارم

خَشایارشای یکم/ بزرگ، پسر داریوش بزرگ و شهبانو آتوسا، دختر کوروش بزرگ،شاهنشاه هخامنشی در میانه سال‌های ۴۸۵ تا ۴۶۵ پ.م. بود که در زمان او جنگ‌های ایران و یونان، کلید خورد.

نام خشایارشا از دو بخش خشای: «فرمان‌روا» و آرشا: «قهرمان، مرد» به معنای «کسی که در میان شاهان پهلوان است».

داریوش بزرگ پسران بسیاری داشت و بزرگ‌ترین آن‌ها اَرته‌بَرزَن بود، با این وجود داریوش بزرگ، بزرگ‌ترین فرزندش از آتوسا، یعنی خشایارشا را به جانشینی برگزید. خشایارشا در سال ۴۸۶ پ. م در سن ۳۴ سالگی و پس از مرگ پدرش به پادشاهی رسید.

او بر کشوری فرمان می‌راند که پرجمعیت‌ترین شاهنشاهی تاریخ جهان را دارا بوده و ۴۲ درصد از جمعیت کل جهان در این محدوده زندگی می‌کردند.

* شاهنشاه پنجم

اردشیر یکم (به پارسی باستان اَرْتَخْشَتَر:شیرشاهِ پاکی)، پسر خشایارشا و آماستری، که از سال ۴۶۵ تا ۴۲۴ پیش از میلاد فرمانروایی کرد. او تعدادی معشوقه داشت و چون فرزندانش را از چندین همسر داشت، بین آنها تفرقه ایجاد شد.

وی پس از کشته شدن پدرش خشایارشا، به عنوان نخستین جانشین قانونی پادشاهی، با وجود برادر بزرگ‌ترش ویشتاسپ که ساتراپ(:استاندار،والی، شهربان،حاکم) بلخ بود، به یاری اردوان، فرمانده گارد جاویدان، بر تخت پادشاهی نشست.

* شاهنشاه ششم

اردوان به طور موقت او را بر تخت نشاند و خود قصد داشت در زمان مناسب او را نیز از میان بردارد. اردشیر از این توطئه آگاه شد و پیش از عملی ‌شدن آن، اردوان و پسرانش را کشت و خود را شاهنشاه خواند و هشت سال پادشاهی کرد.

خَشایارشای دوم ،پسر رسمیِ اردشیر یکم بود که در سال ۴۲۴ پیش از میلاد، تنها به‌مدت ۴۵ روز فرمانروایی کرد و به‌دست برادر ناتنی‌اش سُغدیانُس، کشته شد.

* شاهنشاه هفتم

سُغدیانُس/ سغدیانه برای مدت کوتاهی در میانه ۴۲۴ – ۴۲۳ پ. م فرمانروای هخامنشی بود. گفته شده که او پسر اردشیر یکم از همسر بابلی‌اش به نام آلوگونه بوده است. تنها ایلامیان، سغدیانوس را به عنوان شاهنشاه هخامنشی پذیرفتند.

* شاهنشاه هشتم

داریوش دوم /«اُخُس» بود که از ۴۲۳ تا ۴۰۴ پیش از میلاد پادشاه بود.

پدرش اردشیر یکم و مادرش یک زن بابلی به نام کسمارتیدن بود. به گفته کتزیاس، داریوش دوم پس از سلطنت کوتاه مدت دو تن از برادران ناتنی خود، خشایارشا دوم و سُغدیانُس بر تخت نشست. داریوش دوم در سال ۴۰۴ پ. م در بابل درگذشت و در نقش رستم به خاک سپرده شد.

* شاهنشاه نهم

اردشیر دوم (درگذشته ۳۵۸ پ. م) پسر بزرگ داریوش دوم و پروشات بود که پس از مرگ پدر، در سن سی سالگی به سلطنت رسید و ۴۶ سال حکومت کرد. یونانی‌ها وی را «مِن مُن» به معنی باحافظه و باهوش خوانده‌اند؛

زیرا چنان‌که نوشته شده حافظه‌ای فوق‌العاده داشته است. سلطنت او در عین آنکه آکنده از توطئه و طغیان و جنایت بود، به سبب اوضاع و احوال مساعد، در آنچه به روابط خارجی مربوط می‌شد، روی هم رفته، سلطنتی موفق بود.

* شاهنشاه دهم

اردشیر سوم، از ۳۵۸ تا ۳۳۸ پیش از میلاد پادشاه و بنیان‌گذار دودمان سی و یکم مصر بود. نام یونانی وی «اُخُس» بود. او پسر اردشیر دوم و استاتیرا بود و برادرانی بزرگتر به نام‌های: داریوش، آریاسپ و آرشام داشت.

در زمان او شورش های زیادی در ایران رخ داد که بیشتر سرکوب شد. یکی از لشکرکشی های اردشیر سوم به سوی سوریه بود او شهر صیدا را پس از محاصره، گرفت. اهالی شهر از شدت ناامیدی به خودکشی اقدام کرده شهر را آتش زدند و وقتی که اردشیر وارد این شهر شد خرابه هایی پیش نیافت. نوشته اند نزدیک به چهارصد هزار نفر در این آتش سوزی کشته شدند پس از آن جزیره قبرس تسلیم شد.

اردشیر سوم در اواخر اوت یا سپتامبر سال ۳۳۸ پ. م  ، پس از تسخیر مصر، با دسیسه «باگواس خواجه: وزیر مقتدرش» به‌دست پزشک خود، مسموم شد و درگذشت، او را در آرامگاه خود در تخت جمشید به خاک سپردند.

روایت شده‌: باگواس، چون مصری بود، شاه را بخاطر انتقام از خشونت هایی که در مصر بکار برده بود،کشت.

با این حال، لوحی به خط میخی در موزه بریتانیا (BM 71537)، نشان می‌دهد که اردشیر سوم به دلایل طبیعی مرده است.

* شاهنشاه یازدهم

اَرَشک، ارشک با نام سلطنتی اردشیر چهارم که در میانه سال‌های ۳۳۸ تا ۳۳۶ پیش از میلاد، پادشاه بود. باگواس خواجه که اردشیر سوم را کشته بود، ارشک را به این امید بر تخت سلطنت نشاند که بتواند او را کنترل کند ولی ارشک در کوشش برای رهایی از تأثیرات باگواس بود و در این جهت کوشش کرد تا خواجه را مسموم کند ولی موفق نشد،

در عوض خودش به دستور باگواس مسموم شد و درگذشت. پس از آن باگواس پسر عمه ارشک به نام داریوش سوم را بر تخت شاهنشاهی نشاند.

* شاهنشاه دوازدهم

داریوش سوم یا دارا یا دارایان،داریوش سوم که نام اصلی او «آرتاشاتا» بود، از شاخه‌ای دور از خاندان هخامنشی به شمار می‌رفت واپسین شاهنشاه هخامنشی در میانه ۳۳۶ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بود.

او فرزند آرشام (نوهٔ داریوش دوم) و سی‌سی‌گامبیس (دختر اردشیر دوم) بود.

به هر روی آوردند که داریوش سوم در ۳۳۶ پ.م  به تخت نشست و چندی بعد باگواس خواجه را که می خواست داریوش موافق میل او رفتار کند، کشت.

برخی از تاریخ دانان بر این باورند که دولت هخامنشی با سرعت رو به نابودی می رفت و فقط در زمان اردشیر سوم از جهت قدرت اراده باگواس، کارها روبه راه شده بود و اگر داریوش سوم، آن وزیر کارآمد را نکشته بود، شاید از فتوحات اسکندر جلوگیری شده، سلطنت هخامنشی ها نیز به طور کلی نابود نمی گردید.

در سال ۳۳۴ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی لشکرکشی به شاهنشاهی ایران را آغاز کرد و ایرانیان را در چندین نبرد پی‌درپی شکست داد. به دنبال حمله اسکندر و باوجود آن که فرمانده پادگان پارسه، شهر را برای اسکندر باز کرده بود، مقدونیان شهر را ویران و کاخ ها و منازل آن را غارت کردند.

سپس تصمیم گرفت که داریوش را تعقیب کند، زیرا داریوش در فکر فراهم آوردن سپاهی تازه بود تا دوباره به جنگ با اسکندر برود. اما پیش از اینکه اسکندر به او برسد، داریوش توسط عموزاده‌اش بسوس و تعدادی از همراهانش کشته شد.

در شاهنامهٔ فردوسی و تاریخ سنتی ایرانیان، داریوش سوم با نام «دارا» شناخته می‌شود (ولی در داراب‌نامه و اسکندرنامه وی با نام «داراب» شناخته می‌شود) و هجدهمین پادشاه ایران و نهمین پادشاه کیانی است که چهارده سال پادشاهی کرد؛ پدر او داراب، مادرش تمروسیه و اسکندر مقدونی برادر ناتنی‌اش معرفی شده است.

کامل فیلم سلسله هخامنشیان در نشانی زیر – یوتیوب 👇

https://youtu.be/ln7WoSFDtuI?si=YhoaDCP0aMVGcyRa

ایجاد کننده پست 197

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related Posts

کلمه مورد نظر را تایپ کنید و کلید اینتر را بفشارید در غیر اینصورت با دکمه Esc خارج شوید.

بازگشت به بالا