زنان صاحب پرچم

🚩زنان صاحب پرچم🏳️
🚩زنان بدکاره دارای پرچم را صاحب پرچم (اصحاب رایات) می گفتند.
♦️به روزگار جاهلیت و هم پس از اسلام(زمان اُمویان و عباسیان) در حجاز و به ویژه در مکه و مدینه شمار زیادی کنیزان و زنان بدکاره از مشرکان و اهل کتاب بودند که از راه فحشا برای خود یا اربابانشان کسب درآمد می‌کردند.
📕منابع
1- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۶.

2-واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۱۵.
3-سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.
🚩زنان بدکاره 🚩
برخی از آنان برای شناسایی خود[١] و راهنمایی تازه واردان پرچمی سرخ رنگ[٢] بر سر‌در خانه خود که «مواخیر» [٣] (جمع میخوار به معنای فاحشه خانه) نام داشت، برمی‌افراشتند که بدین جهت اصحاب یاصواحبِ رایات، متعالمات، معلنات، متعالنات، [۴] و قَلیقیات یا قلقیات[۵] (از قلقی به معنای گردنبند آراسته به لؤلؤ که این زنان به گردن می‌آویختند و یا از قلق به معنای رفت و آمد زیاد) [۶] نام گرفتند.
📕منابع

  1. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۹.
  2. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج‌۹، ص‌۱۳۹.
  3. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۸.
  4. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۳۱۵.
  5. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۷.
  6. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۷.
    🚩زنان بدکاره 🚩
    ♦️برخی از این پرچمداران، کنیزانی بودند که توانگران مکه[۱]و مدینه[٢] برای کسب درآمد بیشتر، آنها را به زنا وامی‌داشتند و دخترانی را که از این راه زاده می‌شدند «ولائد» [٣] (جمع ولیده) نامیده و به همین عمل مجبور می‌کردند. کنیزانی که بدین کار وادار می‌شدند بسیار بودند. نام شماری از آنان بدین قرار است: ام‌مهزول، کنیز سائب‌بن‌ابی‌سائب مخزومی، ام‌عُلیط یا غُلیظ، کنیز صفوان‌بن‌امیّه؛ حَنَّه قبطیَّه، کنیز عاص‌بن‌وائل؛ مُزْنه یا مریّه، کنیز مالک‌بن‌عمیله؛ جَلاله یا حَلاله، کنیز سُهَیل‌بن‌عمرو؛ ‌ام سُوید، کنیز عمروبن‌عثمان مخزومی؛ شَریفه یا سریفه؛ کنیز زمعة‌بن‌اسود؛ فرسه، قرینه یا قریبه، کنیز هشام‌بن‌ربیعه؛ فَرْتَنا، قرینه یا قرتیبا، کنیز هلال‌بن‌أنس. [۴]

♦️اما انتساب فرزندان زاده شده از این راه به مردان به دو روش انجام می‌شد: ۱. اگر شمار مردان بیش‌از ۱۰ تن بود کودک با نظر قیافه شناس به یکی از آنان نسبت داده می‌شد. ۲. اگر شمار آنان کمتر از ۱۰ تن بود، زن به دلخواه خود فرزند را به‌یکی از آنان نسبت می‌داد؛ چنانکه نابغه فرزند خود عمرو را با آنکه به ابوسفیان‌ شبیه‌بود، به عاص‌بن‌وائل که دست و دل بازتر بود نسبت‌داد. [۵]
📕منابع

  1. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۸‌- ۹۹.
  2. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۷.
  3. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.
    4.طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۸-۹۹.
  4. مثالب العرب، ص‌۷۸‌- ‌۷۹.
  5. تحقیق : ایلیا – علیاری /دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری.
ایجاد کننده پست 168

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related Posts

کلمه مورد نظر را تایپ کنید و کلید اینتر را بفشارید در غیر اینصورت با دکمه Esc خارج شوید.

بازگشت به بالا