بغضِ کال استخوان ریزه های پر از شرک ،پوکه های سیاه ِ تنزلمدح های کثیف دروغین ،بدتر از ان ریای تغزل قهقهرای شلوغ عدیده،وحشی عشق را ندیدهحرف پوچ جدل در عقیده ،واقعیت منم !تو تذلل فَکَّم از حرف بیهوده پر تر ،چانه ی گرم باروت بهترتق تتق میکشم ماشه ها را ، حرف هایم بلوغ […]