به یاد چهار ساله کربلا

امام#باقر(علیه السلام) ظهر بود و لب از عطش لبریز،تشنه ای حرف های سوزان داشتمادری پای گریه ای می سوختکودکی، آرزوی باران داشت کودکی چارساله با شوریپا به پایِ سه ساله ای شیرینهم صدا با نوای شش ماههمثل یک ابر،چشمِ گریان داشت مردی از روی ماه، زیباتر،قامتش از کمال، بالاتر،رفت سوی فرات و بر دوششپرچمی بر […]

کلمه مورد نظر را تایپ کنید و کلید اینتر را بفشارید در غیر اینصورت با دکمه Esc خارج شوید.

بازگشت به بالا